نیما یوشیج

منوچهر شیبانی

منوچهر شیبانی به سال 1303 در کاشان به دنیا آمد. او از خانواده فتح الله شیبانی – شاعر دوره بازگشت عصر قاجار – بود و پدرش با میرزاده عشقی دوستی نزدیکی داشت.

در هفت سالگی پدر را  از دست داد و پدربزرگ و مادربزرگ اشرافی اش، مادر جوان را وادار به ازدواج مجد نمودند. در اثر این ازدواج، منوچهر و برادر کوچکترش در خانه ی پدربزرگ رشد نمودند. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ی ژاندارک تهران گذراند و در 12 سالگی برای ادامه تحصیل به هنرستان شبانه روزی نساجی در شاهی (قائم شهر) مازندران رفت.
در رشته نساجی به طراحی پارچه علاقه مند شد و آشنایی با رنگ و ترکیب رنگها و طراحی پارچه، موجب ایجاد طرح های جدید و بدیعی شد که شباهت زیادی به سبک کوبیسم و نقاشی های پیکاسو داشت. البته او تا پیش از آن هیچ آشنایی با پیکاسو نداشت. آشنایی او با این سبک باعث نگرش جدیدی به نقاشی و شعر شد. اشعار كارگری ابوالقاسم لاهوتی كه بسيار با زندگی شيبانی همخوانی داشت، مورد پسند شيبانی قرار گرفت. البرز آتشفشان را سرود و در يكی از مجله‌های كارگری قائم شهر منتشر كرد. پس از بازگشت به تهران، در روزنامه ی ظفر مشغول كار حروفچينی شد و اشعارش برای اولين بار در همين روزنامه در تهران انتشاريافت.
يك روز احسان طبری همراه نيما وارد کارگاه حروف چينی شد و شيبانی را با نيما آشنا كرد. نيما كه از زبان و نوآوری شيبانی به شوق آمده بود، او را "وليعهد  من" ناميد كه لقب بسيار ارشمندی برای شاعر جوان بود. شاعر جوان با عبدالحسين نوشين نيز آشنا شد و نوشين اشعار شيبانی را در اجتماعات كارگری می‌خواند. ثمره اين آشنایی، ورود شيبانی به هنرستان هنرپيشگی و پايان بردن اين رشته هنری بود. در هنرستان هنرپیشگی، طراحی لباس، دکور و آرایش صحنه را آموخت.
از سال ۱۳۲۴ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل در رشته‌ی نقاشی پرداخت و از آنجا با درجه لیسانس نقاشی فارغ التحصیل شد.
نخستين مجموعه شعر نيمائی منوچهر شيبانی با نام "جرقه" در سال 1324 منتشر شد. جرقه، حاوی سی و پنج قطعه شعر، و حاصل چهار سال عمر هنری شيبانی بود. او جوان‌ترین شاعری بود كه در نخستین كنگره نویسندگان، در 1325، شركت جست.
در نيمه دوم دهه20 مجله ی (خروس جنگی) برای شناساندن هنر مدرن و رئاليسم سوسياليستی در ايران منتشر شد. به خاطر دوستی با همشهری خود، سپهری، با ضیاءپور آشنا می‌شود و از فعالا‌ن انجمن خروس جنگی می‌گردد.
آشنایی و مراوده با بزرگانی چون صادق هدایت، نیما یوشیج، هوشنگ ایرانی، جلال آل احمد و سیمین دانشور موجب گشوده شدن افق های جدید در زندگی شیبانی شد. او دوست صمیمی و هم دوره سهراب سپهری بود. این دو هنرمند همراه با صادق بریرانی در زمان دانشجویی سه تفنگدار دانشکده هنرهای زیبا بودند که در اشاعه هنر مدرن و دیدگاه‌های نو در هنر، در بین دانشجویان نقشی اساسی داشتند. پس از اتمام دانشگاه به ایتالیا رفت و در رشته‌ی طراحی صحنه‌ی تئاتر در دانشکده‌ی هنرهای زیبای رم به تحصیل پرداخت. پس از بازگشت از ایتالیا، بین سال‌های 1335 تا 1337، به جای نشستن در آتلیه و نقاشی كردن، به مدت دو سال همراه با جلیل ضیاءپور به مسافرت در داخل ایران پرداخت تا بتواند به مطالعه در نقوش تزئینی و تحقیق در فرهنگ عامه بپردازد.
شيبانی ازهمان اوايل دهه ی سی، عمده نيروی خود را روی نقاشی متمركز كرد، و بعدها دو مجموعه شعرآتشكده خاموش (1342)  و سراب‌های كويری (1355) از او منتشر شد. شيبانی با آنكه طی ساليان طولانی و تحصيلات مداوم، اطلاعات وسيعی در همه زمينه‌های هنری كسب كرده و با چاپ نخستين مجموعه شعر نو منتشره در ايران، به نتايج جالبی در شناخت كلمه و تغيير واحد وزن از مصراع عروضی به ريتم و موسيقی كلمه در شعر رسيده و چندين شعر نيز بر اين اساس به وجود آورده بود، ولی هرگز به عنوان يك پيشگام در شعر مطرح نشد. علت اين امر، از يك سو ظهور شاعران پيگيرتر و فعال تر بعد از دهه سی، و از ديگر سو، كم كاری شيبانی در شناساندن نظریات، و عدم ارائه اشعاري همطراز با اشعار شعرای دهه‌های سی و چهل بود.
منوچهر شیبانی از دانشکده سینمایی فرانسه، لیسانس و سپس فوق لیسانس کارگردانی سینما را دریافت نمود و در سال ۱۳۵۴ به ایران بازگشت و به عنوان استاد دانشگاه هنرهای دراماتیک به تدریس مشغول شد. منوچهر شیبانی، شاعر، نقاش، طراح صحنه‌ی تئاتر، نمایشنامه ‌نویس و سینماگر تاثیرگذار ایران بود. منوچهر شیبانی در 20 آبان ماه ۱۳۷۰ در سن ۶۷ سالگی پس از تحمل چندین ماه بیماری سخت و لاعلاج سرطان درگذشت.
از منوچهر شیبانی سه کتاب شعر به نام‌های «جرقه ۱۳۲۲» ، «آتشکده‌ی خاموش ۱۳۲۴» و «سراب های کویری ۱۳۵۶» منتشر شده است. او همچنین نویسنده چندین اُپرا و نمایشنامه بوده و ۱۴ فیلم را کارگردانی کرده است. وی در عمر نسبتاً کوتاهش ۵۲ نمایشگاه نقاشی در داخل و خارج از ایران برپا کرده و در بی‌ینال‌های داخلی و خارج برنده‌ی جوایزی شده است. از جمله این جوایز جایزه‌ی هنرهای زیبا در دومین بی‌ینال تهران می‌باشد. اولین نمودهای هنر کانسپچوال و اینسالیشن در ایران با کارهای او در دهه‌ی ۴۰ با «نور و صدای تخت جمشید» ظاهر شد.
****
شمع آجین

بازار در سیاهی شب کیف می کند
صدها هزار طاق
در پشت یکدگر زده صف
چون اشتران قافله سنگین و بردبار
تا بر دیار جادوی شب پا نهاده اند
بر جای خشک.

بازار همچو دختر بیچاره ای زبون
پیچیده است سخت به چادر سیاه شب
از زیر چادر خفقان آور
پیوسته در تلاش
چون مار تیر خورده به هنگام احتضار
هر حجره بسته لب،
ز چه رو؟
چون شب است، شب.

از زیر طاقی که از آن تیرگی چو دود
رقصان دَوَد به بیرون
جمعی
کز کرده
از روزن عباها بر تیرگی طاق
مبهوت دوخته چشمان به خیرگی
گهگاه لرزه بر تن شان افکند ز بیم
آوای وهمناکی از پاسبان شب
بازار پر شده ست ز کابوسها
بیم و امید بر سر امواج تیرگی
پیوسته در ستیز
ره چاه می نماید و چَه ره
بازار پر ز خدعه
بازار پر فریب
بر وحشت من و تو زند خنده
بازار در سیاهی شب کیف می کند.
                                             منوچهر شیبانی

مطالب مرتبط