نیما یوشیج

در انتظار صبح روشن خانه موزه‌ی نیما یوشیج در یکصد و بیست و دومین سال تولد شاعر

بیست و یک آبان یادآور زادروز پدر شعر نوین ایران، نیما یوشیج است. بزرگمردی که یک تنه بار عظیم تغییر شکل و محتوای شعر ایران را به دوش کشید و علیرغم طعنه‌ها و مخالفت شاعران سنتگرا، راه خویش را با تئوری و تولید آثارش گشود. یکصد و بیست و دومین سال تولد نیما را در حالی پاس می‌داریم که هنوز حرمت‌گذاری شایسته‌ای نسبت به او انجام نشده‌است و انتظار می‌رود تا متولیان فرهنگ و نگاهبانان میراث فرهنگی در حفظ و اشاعه آثار مادی و معنوی شاعر همتی درخور نمایند. مهمترین دغدغه‌ی ما در چند سال اخیر، پیگیری حفظ خانه نیما در دزاشیب تهران بود تا بتوان علاوه بر خانه - موزه‌ای که در یوش مازندران برپاست، خانه نیما در تهران را به عنوان موزه‌ای شایسته در مرکز کشور راه‌اندازی کرد.

خانه‌ای که در سال 1328 توسط نیما ساخته شده‌بود، پس از خاموشی شاعر توسط فرزندش فروخته می‌شود و در حالیکه ساکنین بعدی این خانه قصد تخریب بنا و ایجاد ساختمان جدید را داشتند، با همت و پیگیری جاودانیاد دکتر سیمین دانشور در سال 1380 به شماره 4603 در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. بی‌توجهی نسبت به حفظ و خرید این خانه توسط سازمان میراث فرهنگی و شکایت صاحب خانه موجب شد تا در آبان ماه سال 1396 با حکم دیوان عدالت داری از ثبت ملی خارج و زمینه برای ساخت آپارتمانی مدرن فراهم شود.

نامه‌نگاری‌های فراوان و پیگیری مستمر، درخواست شاعران، هنرمندان و دوستداران نیما برای ثبت ملی مجدد و خرید خانه‌ی نیما توسط متولی ثبت آثار ملی و وعده‌های فراوان موجب شد تا بالاخره شهرداری تهران همت نمود و به دستور جناب آقای دکتر حناچی، شهردار گرانقدر تهران، توسط سازمان زیباسازی خریداری شد.

جلسه با جناب آقای دکتر ضرغامی، ریاست محترم سازمان زیباسازی که خوشبختانه از اهالی فرهنگ بوده و سمت مدیرکلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران را در کارنامه خود دارند، بارقه‌ی امیدی بود تا براساس وعده‌ی ایشان، خانه – موزه نیما یوشیج همزمان با تولد شاعر افتتاح شود. اعلام همراهی جهت مرمت بنا، چینش رونوشت عکس و اسناد و شیوه‌ی فعالیت براساس قوانین جهانی موزه‌داری (ایکوم) و پویا‌کردن خانه‌ی شعر معاصر ایران براساس طرح تقدیمی، از پیشنهاداتی بود تا بتوان شعله‌ی شعر نوین ایران را در تهران فروزان نگاه داشت. متاسفانه سازمان زیباسازی نتوانست به وعده‌ی خود در زمان مقرر عمل نماید و ما همچنان چشم انتظا ر تجهیز و بازگشایی این خانه مانده‌ایم.

ایجاد مرکز ملی نیماشناسی و برگزاری همایش جهانی نیما یوشیج به مرکزیت این خانه از مهمترین دغدغه‌های ماست. اشاعه شعر نو در نظام آموزشی کشور و معرفی شخصیت و آثار شاعران معاصر، راه را برای فرزند زمان خویشتن بودن فراهم می‌سازد و مسئولیتی که شهرداری، شورای شهر و سازمان زیباسازی در این امر خطیر فرهنگی برعهده گرفته‌اند، موجب می‌شود تا آثار مادی و معنوی موجود، برای فردای سرزمین ما به یادگار بماند.

من نمی‌خواهم درمانم اسیر.

صبح وقتی که هوا روشن شد،

هر کسی خواهد دانست و بجا خواهد آورد مرا،

که در این پهنه‌ور آب،

به چه ره رفتم و از بهر چه‌ام بود عذاب؟

نمایش ساده


مطالب مرتبط